دفتر چه خاطرات من

این وبلاگ توضیح نداره

دفتر چه خاطرات من

این وبلاگ توضیح نداره

!!!!!!

باز دوباره تنهایی و شب و سکوتش باز دوباره یاده تو و غم نبودت ..

میخوام بهت بگم پیشم بمون اما نمیشه..می خوام بهت بگم نرو نرو مگه چی میشه؟؟..

فقط ۱ آرزو دارم...آنی جونم..آقا علیرضا...خوشبخت بشیییین ایشالله....به پای هم پیر بشید مادر.. 

نظرات 3 + ارسال نظر
کارمند کوچولو سه‌شنبه 8 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 11:29 ب.ظ http://edarehyema.blogsky.com

بهترین دعا رو برای خواهرت و همسرش کردی...

ممنونم!!!

آنی شنبه 12 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:07 ب.ظ

مهربانم..با این دل کوچکت..عاشقانه دوستت دارم..در چشمانت وقتی نگاهم میکنی تمام حرفهایت را میزنی..و من را غمگین میکنیچرا که حس میکنم خواهر خوبی برایت نبودم..و نتونستم در حفت بزرگی کنم..من رو ببخش در اوج زمانی که بهم احتیاج داشتی رفتممن رو ببخش وقتی میخواستی شبها توی اون اتاق در کنارت باشم نیستممن رو ببخش وقتی باید باشم نیستممن رو ببخش به خاطر نبودنم..به خاطر نکرده هاممن رو ببخش بخ خاطر در آغوش نگرفته هاتمن رو ببخش وقتی از مدرسه میایی من نیستم تو خونهمن رو ببخش به خاطر تمام نبودن ها..به خاطر تمام جاهای خالی..

غریبه یکشنبه 13 مرداد‌ماه سال 1387 ساعت 02:31 ب.ظ

زندگی جاری است چون عشق جاری است ،و این فاصله ها دوری نیست ، دل را کنار هم ننهادن دوریست

مرسی جملهههه....عالی بود ممنون:*!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد